شب یلداست شب از تو به دل گیری هاست
شب دیوانگی اغلب زنجیری هاست
پاییز منم که رفته ام از یادت
یلدای بدون من مبارک بادت
چو یلدا بگذرد ای کاش شبهایی که با مایی
همین شبها برای عشق می سازم چه یلدایی
بی تماشای تو با لشکر غمها چه کنم؟
تو نباشی گل من با شب یلدا چه کنم؟
می شود خوبترین قصه ی دنیا با تو
گر که توفیق شود یک شب یلدا با تو
کاش یک شب برسد یک شب یلدا با هم
بنشینیم زمان را به تماشا با هم
تنها به این خوشم شب یلدا که بگذرد
شبهای انتظار تو کوتاه می شوند